کولوکلغتنامه دهخداکولوک . (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی شهرستان سراوان است و 110 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
کولوکواژهنامه آزاد(شیرازی) [kuluk]؛ کوزۀ گلی دهان گشاد که معمولاً برای نگهداری روغن و ترشی و مانند این ها استفاده می شود.
کالوکلغتنامه دهخداکالوک . (اِ) نوعی است از خربزه که عرب آن را صنعه خوانند و عجم دستنبو خوانندو خاصیت آن مانند خربزه است . (نزهةالقلوب ). ظاهراً مصحف کالک است . رجوع به کالک در همین لغت نامه شود.