خودرایفرهنگ مترادف و متضادبیادب، خودخواه، خودسر، خودکامه، خیرهسر، دیکتاتور، کلهشق، لجباز، لجوج، مستبد، یکدنده ≠ دموکرات، دموکراتمنش
خودکامفرهنگ مترادف و متضاد۱. خودرای، خودسر، مستبد، خیرهسر، خودکامه، خلیع، خویشتنکام، نصیحتناپذیر ۲. کلهشق، یکدنده، لجوج
لجوجفرهنگ مترادف و متضادتخس، جسور، خودراءی، خودسر، خودکامه، خیرهسر، زکاره، ستیزهجو، ستیزهکار، ستیهنده، کلهشق، گستاخ، مستبد، معاند، یکدنده