ژکاژلغتنامه دهخداژکاژ. [ژَ ] (اِ) نوعی از آهن میخ کوب . || کلنگ نوک تیز. || بیل نوک تیز. || آئینه ٔ کوچک . || تندی و تیزمزاجی . گردنکشی . تمرد. لج و عناد. (شعوری ) .
چپقی شمعspark plug cap, spark plug connector, plug lead connector, plug capواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که سیم شمع را به شمع اتصال میدهد
قاه قاهلغتنامه دهخداقاه قاه . (اِ صوت ) خندیدن به آواز بلند را گویند. (برهان ). قهقهه . (حاشیه ٔ برهان دکتر معین ) : زده خنده بر روی خواهندگان دهان زر از جودتو قاه قاه .کمال الدین اسماعیل .