ژنرلغتنامه دهخداژنر.[ ژِ ن ِ ] (اِخ ) جِنِر. ادوارد. نام طبیب معروف انگلیسی مخترع واکسن . مولد ووفات در برکلی از ناحیه ٔ گلوسستر (1749-1823 م .).
معتاوندNar-Anonواژههای مصوب فرهنگستانانجمنی برای اجرای برنامۀ دوازدهقدمی متشکل از افرادی که در ارتباط مستمر با یک فرد معتاد بودهاند * واژۀ معتاوند از ادغام دو واژۀ معتاد و خویشاوند، به قیاس با صورت لاتین آن، ساخته شده است
نوسیاهneo-noirواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فیلم سیاه دارای مضامین معاصر که در قالب فیلم سیاه به نوآوری میپردازد
ژنرالیفلغتنامه دهخداژنرالیف . [ ژِ ن ِ ] (اِخ ) نام قصر پادشاهان مغاربه نزدیکی الحمراء واقع در غرناطه و آن نمونه ٔ بارزی ازفن معماری عرب و دارای باغهای دلکش و باشکوه است .
ژنرال قنسوللغتنامه دهخداژنرال قنسول . [ ژِ ن ِ ق ُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) یا ژنرال کنسول . سرکنسول و کارپرداز اول . آنکه تعهد امور ابناء کشور خویش را در مملکت بیگانه کند.
ژنرالیفلغتنامه دهخداژنرالیف . [ ژِ ن ِ ] (اِخ ) نام قصر پادشاهان مغاربه نزدیکی الحمراء واقع در غرناطه و آن نمونه ٔ بارزی ازفن معماری عرب و دارای باغهای دلکش و باشکوه است .
ژان لژنرلغتنامه دهخداژان لژنر. [ ل ُ ژُ ن ُ ] (اِخ ) بطریق قسطنطنیه (582 - 595 م .). این بطریق را در امپراطور موریس نفوذ کلمه بسیار بود.