چنیبهلغتنامه دهخداچنیبه . [ چ ِ ب ِ ] (اِ) دل و قلب داشتن . (فرهنگ شعوری ). جرأت . دلیری و مردانگی . (ناظم الاطباء). دل و جرأت داشتن . (اشتینگاس ). این لغت بدین معنی در فرهنگهای دیگر دیده نشد.
چنیبهلغتنامه دهخداچنیبه . [ چ ُ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 24 هزارگزی شمال خاوری اهواز و 10 هزارگزی شمال باختر ملاثانی ساحل شمالی رودخانه ٔ دز واقع است . دشت و گرمسیر است . <span class
نبیnabisواژههای مصوب فرهنگستانگروهی پیشتاز، از هنرجویان مدرسۀ هنری ژولیان که به شیوۀ گوگن نقاشی میکردند و او را در حوزۀ هنر، خداوند نقاشی میپنداشتند
نبیگراnabistواژههای مصوب فرهنگستانهنرمندانی که در فاصلۀ دو جنگ جهانی اول و دوم از شیوۀ نبیها پیروی کردند و پس از جنگ جهانی دوم به نو امپرسیونیست (nouveau impressioniste) مشهور شدند
چنبهلغتنامه دهخداچنبه . [ چُم ْ ب ِ / ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باری (بلوک شاخدونیه ) بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 55 هزارگزی جنوب خاور اهواز و 5 هزارگزی جنوب راه اهواز به رامهرمز واقع میبا
چنیبه بالالغتنامه دهخداچنیبه بالا. [ چ ُ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 6 هزارگزی جنوب باختری اهواز واقع است و 50 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
چنیبه پائینلغتنامه دهخداچنیبه پائین . [ چ ُ ن ِ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 6 هزارگزی جنوب باختری اهواز کنار رود کارون واقع است . دشت و گرمسیر است . 70 تن سکنه دارد. ازرودخانه ٔ کارون بوسیله
چنیبه بالالغتنامه دهخداچنیبه بالا. [ چ ُ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 6 هزارگزی جنوب باختری اهواز واقع است و 50 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
چنیبه پائینلغتنامه دهخداچنیبه پائین . [ چ ُ ن ِ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 6 هزارگزی جنوب باختری اهواز کنار رود کارون واقع است . دشت و گرمسیر است . 70 تن سکنه دارد. ازرودخانه ٔ کارون بوسیله