اقشاشلغتنامه دهخدااقشاش . [اِ ] (ع مص ) به شدن از بیماری چنانکه از جدری . || رفتن و شتافتن . || بسیار شدن خشکی در جایی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
بازدارندۀ اُکسایشoxidation inhibitorواژههای مصوب فرهنگستانمادهای که با افزوده شدن به مادهای دیگر، مقاومت آن ماده را در برابر حملات زیانبار محیطهای اکسنده افزایش میدهد
پتانسیل اُکسایشoxidation potentialواژههای مصوب فرهنگستانمقدار اُفت پتانسیل هنگامیکه یک اتم یا آنیون یا کاتیون در یک برقکاف در حالت استاندارد الکترون از دست میدهد