تندارواژهنامه آزادچارچوب ودار قالی بافی یا گلیم بافی و... تَندار (Tandar) در گویش ملی مناطق جنوبی فارس و بوشهر به معنی (دار قالی) می باشد، که احتمالا مرکب از تن (تنیدن) + دار (چو
بن انگاشتواژهنامه آزادچارچوب فکری بنیادی، ارزش بنیادی، انگاشت بنیادی، تصور پایه، این واژه برابر واژه پارادایم،paradigm، است.
چارچوب خوانشreading frameواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از سه چارچوب ممکن خواندن یک توالی نوکلئوتیدی به شکل رمزههای سهگانه متـ . خوانه
چارچوب فضاییspace frameواژههای مصوب فرهنگستانچارچوب سهبعدی متعامدی که مبدأ و جهت محورهای آن در فضا ثابت میماند