چابکی بسامدfrequency agilityواژههای مصوب فرهنگستانتغییر در بسامد حامل یک رادار بر مبنای تَپ/ پالس به تَپ/ پالس در محدودۀ یک باند بسامد
چابکیلغتنامه دهخداچابکی . [ ب ُ ] (حامص ) چالاکی . تندی . جلدی . سبکی . چستی . سرعت . شتاب . چربدستی . و رجوع به چستی شود: جَلدَة؛ چابکی مردم و غیر وی . تَجَلّدَ؛ به تکلف چابکی کرد. تَصَرّم ؛ چابکی کردن . (منتهی الارب ) : بچابکی برباید کجا نیازاردز روی مرد مبارز
هبکیلغتنامه دهخداهبکی . [ هََ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع در 24 هزار و 500گزی جنوب باختری بوکان و 8 هزار و 500گزی باخ
چابکیلغتنامه دهخداچابکی . [ ب ُ ] (حامص ) چالاکی . تندی . جلدی . سبکی . چستی . سرعت . شتاب . چربدستی . و رجوع به چستی شود: جَلدَة؛ چابکی مردم و غیر وی . تَجَلّدَ؛ به تکلف چابکی کرد. تَصَرّم ؛ چابکی کردن . (منتهی الارب ) : بچابکی برباید کجا نیازاردز روی مرد مبارز
چابکیagilityواژههای مصوب فرهنگستانتطبیقپذیری مؤثر و بههنگام در برابر اوضاع درحالتغییر که هم شامل انعطافپذیری میشود و هم واکنش
چابکیلغتنامه دهخداچابکی . [ ب ُ ] (حامص ) چالاکی . تندی . جلدی . سبکی . چستی . سرعت . شتاب . چربدستی . و رجوع به چستی شود: جَلدَة؛ چابکی مردم و غیر وی . تَجَلّدَ؛ به تکلف چابکی کرد. تَصَرّم ؛ چابکی کردن . (منتهی الارب ) : بچابکی برباید کجا نیازاردز روی مرد مبارز
چابکیagilityواژههای مصوب فرهنگستانتطبیقپذیری مؤثر و بههنگام در برابر اوضاع درحالتغییر که هم شامل انعطافپذیری میشود و هم واکنش