پَرَک 1fillet veinواژههای مصوب فرهنگستانبرجستگی نازک تیغهمانند در زاویۀ داخلی گوشه که این زاویه را به دو نیم تقسیم میکند
پَرَک شیشهایglass flakes, flake glassواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پُرکنندۀ تقویتی که با دَمش شیشۀ مذابِ نوعِ ای (E) و تبدیل آن به لولههای نازک یا حبابهای شیشهای و سپس خرد کردن لولهها به تکههای کوچک تولید میشود
رنگدانۀ پَرَکیflake pigmentواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رنگدانۀ معدنی برای تولید رنگهایی از قبیل رنگ فلزنما (metallic) و صدفی و رنگینتاب (iridescent)
پرک هندیلغتنامه دهخداپرک هندی . [ پ َ رَ ک ِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گیاهی است از دسته ٔ ارغوانها و کرم کش است . رجوع به پرک شود.
چرک و چپوللغتنامه دهخداچرک و چپول . [ چ ِ ک ُ چ َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) چرک و پرک . چرک و شوخ . شوخ و کثافت . و رجوع به چرک و «چرک و پرک » شود.
پَرَک 1fillet veinواژههای مصوب فرهنگستانبرجستگی نازک تیغهمانند در زاویۀ داخلی گوشه که این زاویه را به دو نیم تقسیم میکند
پَرَک شیشهایglass flakes, flake glassواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پُرکنندۀ تقویتی که با دَمش شیشۀ مذابِ نوعِ ای (E) و تبدیل آن به لولههای نازک یا حبابهای شیشهای و سپس خرد کردن لولهها به تکههای کوچک تولید میشود