پی پیواژهنامه آزادپی پی(بدون هیچ اعرابی.همه با ساکن)همان مدفوع است.اسم شهری مدفوع. (زبان بچه ها) همان مدفوع است.
پی در پیدیکشنری فارسی به انگلیسیer _, consecutive, consecutively, continually, frequent, repeatedly, repetitive, succession, successive
کَرپىگویش بختیاریگل نوعى نى که در مرداب مىروید و درون نوک برجسته آن رشتههاى متراکم کرک مانندى وجود دارد که در نقاشى ساختمان آن را با دوغاب گچ مخلوط مىکنند تا دیوار ترک نخورد.
میلیچ پوپىگویش بختیاریمیلیچ پوپى (نام پرندهاى خاکىرنگ و بزرگتر از گنجشک با تاجى از پر که در کوه و صحرا زندگى مىکند، میلیچ صحرایى).