پولفرهنگ انتشارات معین[ یو . ] (اِ.) آن چه که معیار ارزش مادی است و به عنوان وسیلة مبادله مورد استفاده قرار می گیرد. ؛ ~ چایی پولی که به عنوان انعام داده می شود. ؛ ~ کسی از پارو
بی پوللغتنامه دهخدابی پول . (ص مرکب ) تهیدست . بی چیز. که پول ندارد. || (ق مرکب ) مجانی . بلاعوض . رجوع به پول شود.
پن پوللغتنامه دهخداپن پول . [ پَم ْ ] (اِخ ) پم پل . کرسی بخشی در ایالت «کت دو نور» از شهرستان «سن بریو» دارای 2700 تن سکنه و راه آهن . بندر آن بر کنار دریای مانش و تجهیزات کامل ب