لغتنامه دهخدا
پارسنگ . [ س َ ] (اِ مرکب ) سنگ و جز آن که در کپه ٔ سبک ترازو نهند تا هر دوکپه معادل شود. چیزی که در یک کفه نهند تا با کفه ٔ دیگر برابر شود. (برهان ). پاسنگ . پاهنگ : بست دوران بر رکوی چرخ چندین سنگ و خاک لیک در میزان حکمت کم بود از پارسنگ .<br