هدلیلغتنامه دهخداهدلی . [ هََ لی ی ] (ص نسبی ) منسوب به هدل که عبارت است از قبیله ٔ اخوقریظه . (سمعانی ).
هذلیلغتنامه دهخداهذلی . [ هَُ ذَ لی ی ] (ص نسبی ) منسوب به هذیل بن مدرکةبن الیاس بن مضر که پدر حیی است از مضر. (منتهی الارب ).
هذیلیلغتنامه دهخداهذیلی . [ هَُ ذَ لی ی ] (ص نسبی ) هذلی . منسوب به هذیل که قبیله ای است . (سمعانی ).
پادلُگاریتمantilogarithm, antilogواژههای مصوب فرهنگستاناگر a لگاریتم b باشد، آنگاه b را پادلگاریتم a نامند متـ . پادلُگ
پادلُگاریتمantilogarithm, antilogواژههای مصوب فرهنگستاناگر a لگاریتم b باشد، آنگاه b را پادلگاریتم a نامند متـ . پادلُگ