فعل حرفاضافهایprepositional verbواژههای مصوب فرهنگستانفعل مرکبی که متشکل از فعل و گروه حرفاضافهای است
پورولغتنامه دهخداپورو. [ پ ُ رَ وَ ] (اِخ ) نام طایفه ای از طوایف ساکن مابین شمال و مشرق هند. (ماللهند بیرونی ص 157).
ژوریولغتنامه دهخداژوریو. [ ی ُ ] (اِخ ) پیر. نام عالم کلامی پرتستانی از مردم فرانسه متولددر مِر بسال 1637 و متوفی در رتردام بسال 1713 م .
گورگولغتنامه دهخداگورگو. [ گو گ ُ ] (اِخ ) گاسپار (1783 - 1852 م .). ژنرال فرانسوی که در ورسای متولد شد. وی در جزیره ٔ سنت هلن با ناپلئون همراه بود و ناپلئون خاطرات خود را برای او املا کرد.
گورولغتنامه دهخداگورو. [ رُ ] (اِخ ) هانری ژزف اوژن (1867-1946 م .). ژنرال فرانسوی که در پاریس متولد شد. وی در سال 1898 سموری را در سودان دستگیر کرد. در سال 1912</s
ویرگوللغتنامه دهخداویرگول . (فرانسوی ، اِ) نشانه ٔ فاصله در جمله و بخشی از جمله بدین شکل «،» در زبانهای غربی . به کار بردن این نشانه در فارسی نیز رایج شده است .
ویرگولفرهنگ فارسی عمیدعلامتی به شکل «،» که بین دو کلمه یا دو جمله گذاشته میشود و نشانۀ فاصله یا مکث است؛ کاما.
ویرگوللغتنامه دهخداویرگول . (فرانسوی ، اِ) نشانه ٔ فاصله در جمله و بخشی از جمله بدین شکل «،» در زبانهای غربی . به کار بردن این نشانه در فارسی نیز رایج شده است .
ویرگولفرهنگ فارسی عمیدعلامتی به شکل «،» که بین دو کلمه یا دو جمله گذاشته میشود و نشانۀ فاصله یا مکث است؛ کاما.