وِبالْگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی افزون شده ، مسئولیت بیشتر ، مسئول چیزی یا کاری قرار گرفتن ، مشکل ، گاهی بصورت ترکیبی و مرکب در واژه وبال گردن به کار میرود.
وبالةلغتنامه دهخداوبالة. [ وَ ل َ ] (ع مص ) ناگوارد و گران گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || چراگاه ناگواردناک گردیدن زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجو
آلوبالولغتنامه دهخداآلوبالو. (اِ) آلبالو. آلی بالی . آلوی ابوعلی . درختی است خوش قامت با پوستی بسرخی مائل و برگهای بی زغب و میوه ٔ چندِ فندقی سرخ و آبدار و خوش تُرُش ، با دُمی دراز
وزر و وباللغتنامه دهخداوزر و وبال . [ وِ رُ وَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نکبت و عاقبت بد. بدفرجامی : و آنهمه وزر و وبال به بوالحسن عراقی و دیگران بازگشت . (تاریخ بیهقی ). رجوع به وزر
آلبالوفرهنگ انتشارات معین(اِمر.) = آلوبالو: درختی از جنس بادامی ها، از تیرة گل سرخیان ، میوة آن شبیه گیلاس و مزة آن ترش است .
ذَنبٌفرهنگ واژگان قرآنگناه(ذنب تنها به معناي نافرماني خداي تعالي نيست بلکه هر وبال و اثر بدي که عمل آدمي داشته باشد هر چند آن عمل نافرماني امر خداي تعالي نباشد نيز ذنب گفته ميشود ،
ذَنبِهِفرهنگ واژگان قرآنگناهش(ذنب تنها به معناي نافرماني خداي تعالي نيست بلکه هر وبال و اثر بدي که عمل آدمي داشته باشد هر چند آن عمل نافرماني امر خداي تعالي نباشد نيز ذنب گفته ميشود ،
ذَنبِهِمْفرهنگ واژگان قرآنگناهشان(ذنب تنها به معناي نافرماني خداي تعالي نيست بلکه هر وبال و اثر بدي که عمل آدمي داشته باشد هر چند آن عمل نافرماني امر خداي تعالي نباشد نيز ذنب گفته ميشود
ذُّنُوبَفرهنگ واژگان قرآنگناهان (ذنب تنها به معناي نافرماني خداي تعالي نيست بلکه هر وبال و اثر بدي که عمل آدمي داشته باشد هر چند آن عمل نافرماني امر خداي تعالي نباشد نيز ذنب گفته ميشود
ذُنُوبِکُمفرهنگ واژگان قرآنگناهانتان (ذنب تنها به معناي نافرماني خداي تعالي نيست بلکه هر وبال و اثر بدي که عمل آدمي داشته باشد هر چند آن عمل نافرماني امر خداي تعالي نباشد نيز ذنب گفته مي
ذُنُوبَنَافرهنگ واژگان قرآنگناهانمان (ذنب تنها به معناي نافرماني خداي تعالي نيست بلکه هر وبال و اثر بدي که عمل آدمي داشته باشد هر چند آن عمل نافرماني امر خداي تعالي نباشد نيز ذنب گفته مي
ذُنُوبِهِمُفرهنگ واژگان قرآنگناهانشان (ذنب تنها به معناي نافرماني خداي تعالي نيست بلکه هر وبال و اثر بدي که عمل آدمي داشته باشد هر چند آن عمل نافرماني امر خداي تعالي نباشد نيز ذنب گفته مي
وبوللغتنامه دهخداوبول . [ وُ ] (ع مص ) وبالة. ناگوار گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سخت شدن . (از المنجد). || چراگاه ناگواردناک شدن زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجو