وباللغتنامه دهخداوبال . [ وَ ] (ع اِمص ، اِ) دشواری . (از آنندراج ) (منتهی الارب ). || گرانی . (از آنندراج ). سختی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ثقل . || عذاب . (از آنندراج ). ||
وباللغتنامه دهخداوبال . [ وَ ] (ع مص ) وبالة. وبل . وبول . ناگوارد و گران گردیدن چراگاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وبالة شود.
وبالفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. سختی؛ عذاب.۲. (اسم) [قدیمی] سوء عاقبت؛ وخامت امر.۳. [مقابلِ خانه] نتیجۀ نحسآمیز وقوع ستاره در برجی.
وبالةلغتنامه دهخداوبالة. [ وَ ل َ ] (ع مص ) ناگوارد و گران گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || چراگاه ناگواردناک گردیدن زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجو