وئیةلغتنامه دهخداوئیة. [ وَ ئی ی َ ] (ع ص ، اِ) مروارید. || فراخ از دیگ و کاسه . || شتر ماده ٔ کلان شکم . || جوال سطبر فراخ . || زن نگهبان خانه . (از آنندراج ).
پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
واگوییcalling outواژههای مصوب فرهنگستانبازخوانی دادههای گفتاری بهوسیلۀ خدمه یا ناظر زمینی برای کمک به خلبان یا دیگر خدمه
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه
کار اصطلاحشناسی موردی،واژهگزینی موردیad hoc terminology workواژههای مصوب فرهنگستانحل مسائل جاری اصطلاحشناسی نظیر جستوجوی واژههای جدید و معادلها و مترادفها
وأیةلغتنامه دهخداوأیة. [ وَءْ ی َ ] (ع اِ) وَئیّة. دیگ فراخ . || کاسه ٔ فراخ . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
کدبانوئیةلغتنامه دهخداکدبانوئیة. [ ک َ ئی ی َ ] (ع مص جعلی ) کدبانو بودن : و لماکان صنمه منفعلا عن الجمیع لنزول رتبته کان حصة کدبانوئیة - ای اسفندارمذ - عن کل صاحب صنم حصة الاناث . (حکمت الاشراق چ هانری کربن ص 199). و رجوع به کدبانو شود.<br