هواکشلغتنامه دهخداهواکش . [ هََ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) سوراخ یا لوله ای که بر دیوار اطاق تعبیه کنند تا هوای سنگین را بیرون دهد و هوای سالم به درون اطاق آورد. || امروز نوعی پروانه ٔ الکتریکی را گویند که به پنجره یا در محلی مخصوص از دیوار نصب می شود و با گردش خو
هواکشلغتنامه دهخداهواکش . [ هََ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) سوراخ یا لوله ای که بر دیوار اطاق تعبیه کنند تا هوای سنگین را بیرون دهد و هوای سالم به درون اطاق آورد. || امروز نوعی پروانه ٔ الکتریکی را گویند که به پنجره یا در محلی مخصوص از دیوار نصب می شود و با گردش خو
دام داشتنلغتنامه دهخدادام داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دامداری . مالک دام بودن . حافظ و نگهبان دام بودن (در هر دو معنی آلت صید و حیوان اهلی ). || وسیله ٔ صید قرار دادن دام و تله : زانکه دین را دام دارد بیشتر پرهیز کن زانکه سوی او چو آمد صید را زنهار نیست .<p class
هواکشلغتنامه دهخداهواکش . [ هََ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) سوراخ یا لوله ای که بر دیوار اطاق تعبیه کنند تا هوای سنگین را بیرون دهد و هوای سالم به درون اطاق آورد. || امروز نوعی پروانه ٔ الکتریکی را گویند که به پنجره یا در محلی مخصوص از دیوار نصب می شود و با گردش خو