لغتنامه دهخدا
عوادة. [ ع ُ دَ ] (ع مص ) بیمارپرسی نمودن . (از منتهی الارب ). عیادت کردن و دیدار نمودن از مریض . (از اقرب الموارد). عَود. عیاد. عیادة. رجوع به عود و عیاد و عیادة شود. || عود کردن و بازگشتن : لک العوادة و العَود و العَودة؛ باید که در آن کار عود کنی وبازگردی . (از منتهی الارب