موشیmouseواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه الکترونیکی کوچکی که به رایانه متصل شود و با حرکت دادن آن بتوان مکاننما را بر روی صفحۀ نمایش جابهجا کرد و با دکمههای آن به سامانه فرمانهایی داد
مگسMusca, Mus, Flyواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کوچک آسمان جنوبی (southern sky) نزدیک بهصورت بارز صلیب جنوبی
حموزلغتنامه دهخداحموز. [ ح َ ] (ع ص ) ضابط و نگاهدارنده بهوش . (منتهی الارب ): انه لحموز لما حمزه ؛ اَی ضابط لماضمه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
سوزن همپوشlap switchواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سوزن سهراهی شامل دو دستگاه سوزن راستگرد و چپگرد که عملکرد آنها بهنحوی است که درگیر یکی از سوزنها، ریل اصلی سوزن دیگر باشد
سوزن همپوشlap switchواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سوزن سهراهی شامل دو دستگاه سوزن راستگرد و چپگرد که عملکرد آنها بهنحوی است که درگیر یکی از سوزنها، ریل اصلی سوزن دیگر باشد
کشت همپوشrelay croppingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشت مخلوط که در آن گیاه دوم پس از گل دادن گیاه اول در همان زمین کشت شود