ترجمه مقاله

همسر

hamsar

۱. زن یا شوهر: ◻︎ همسری یافتم که هم‌سر او / نیست کس در دیار و کشور او (نظامی۴: ۶۶۷).
۲. [قدیمی، مجاز] همقد.
۳. [قدیمی، مجاز] برابر.
۴. [قدیمی، مجاز] برابر در بلندی یا در قدرومرتبه.

۱. برابر، مساوی، همال، همدوش، همرتبه، همسنگ
۲. بانو، جفت، حرم، زن، زوجه، عیال
۳. زوج، شوهر، مرد

ترجمه مقاله