عراجینلغتنامه دهخداعراجین . [ ع َ ] (ع اِ) ج ِ عُرجون . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به عرجون شود.
آرازینواژهنامه آزاد(آذری؛ مغان) آراینده؛ زین، زینت صندلی. || اراز نام رودی است که از شهر پارس آباد می گذرد.
حرازیونلغتنامه دهخداحرازیون . [ ح َ زی یو ] (اِخ ) طایفه ای منسوب به حرازبن عوف بن عدی که از محدثان بودند. (تاج العروس ).
پاروزنلغتنامه دهخداپاروزن . [ زَ ] (نف مرکب ) در قایق و مانند آن کسی که با پارو آب رود یا دریا بشوراند و بشکافد تا قایق روان شود.