هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) ابن الخیر یمانی . شخصیت افسانه ای و اشاره ای است که شیخ اشراق ، شهاب الدین یحیی سهروردی در قصه ٔ الغربة الغربیة به کار برده و مراد از «هادی »فیض ا
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِ) نام سنگی است . گویند هرکه آن سنگ را با خود دارد سگ به او فریاد نکند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سنگی بود به رنگ طحال ... چون با زاج منقی
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) (الَ ...) (... الی الحق ) یحیی بن الحسین بن القاسم الحسنی العلوی الرسی . پیشوای فرقه ٔ زیدیه که در سال 220 هَ . ق . / 835 م . در صنعاء متولد شد. و
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) (سیدکیا) برادر سیدعلی کیا لاهیجانی که از جانب برادر حکومت تنکابن یافت . سیدهادی بعد ازبه دست گرفتن زمام حکومت محل بیه پیش ، تنکابن را به پسر خود س
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) (محمد...) نقاش : مجلسهای نقاشی او در ضمن مرقع6 برگی به شماره ٔ 72 در فهرست نمونه ٔ خطوط خوش کتابخانه ٔ سلطنتی تألیف مهدی بیانی ص 156 یاد شده است
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) (میرزا محمد...)ملقب به شرر و بسیار قلندرمشرب بوده و در فن طبابت حذاقت تمام داشته و به هند رفته . این شعر از اوست :شیشه ٔ ناموس جمعی را که دارم در
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) (میرزا...) از سادات حسینی اصفهان و خلف میرزا شاه تقی شیخ الاسلامی میباشد. او راست :بس گرفته ست دلم خانه ٔ صیاد خراب کاش روی قفسم جانب صحرا میکرد.(
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) (میرزا...) خلف میرزا رفیعالدین شهرستانی مصورالممالک محروسه در اوایل حال احتساب ممالک با وی بوده آخرالامر به هند رفته و به مناصب بلند سرافراز گردید
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) ابن هانی از فرمانروایان مازندران بود که در زمان خلافت هارون الرشید از سال 137 تا 138 حکمرانی داشت . (سفرنامه ٔ استرآباد رابینو به انگلیسی ص 137، ب
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) از القاب امام علی النقی (ع ) امام دهم است . تولدش به روایت اکثر اهل خبر در نیمه های ماه رجب در سنه ٔ اربع عشر و مأتین به مدینه اتفاق افتاد و به ق
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) سیدیحیی . ولد حسین بن قاسم بن ابراهیم طباطباست . وی در سنه ٔ ثمان و تسعین و مأتین متولد شد و هادی لقب یافت در علم و زهد درجه ٔ کمال یافت و امام و
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) کیایی علوی در گیلان دعوی امامت کرد و در بیست و سیم رجب سنه ٔ تسعین و اربعمائه ٔ به دست ابراهیم بن محمد مقتول شد. (تاریخ حبیب السیر چ تهران ص 169).
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) محمدبن علی بن الحسین . لقب دیگر او باقر است . هاشمی و علوی است ، زیرا از دو هاشمی و علوی پا به عرصه ٔوجود نهاده است . پدرش زین العابدین بن حسین و
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) نام رسول خدا محمدبن عبداﷲ. (تاریخ حبیب السیر چ تهران ص 101). از القاب حضرت محمد (ص ). رجوع به محمد (ص ) شود.
هادیلغتنامه دهخداهادی . (اِخ ) نام یکی از طبقات چهارگانه که بواسطه ٔ پستی نژاد مشهورند و به ترتیب عبارتند از: «هادی »، «دوم »، «چندال » و «بدهتو». و آنان به کارهائی از قبیل پاکی