لغتنامه دهخدا
نکوهیده . [ ن ِ دَ / دِ ] (ن مف ) ملامت کرده شده . بد. زشت . (غیاث اللغات ). عیب کرده شده . (برهان قاطع) (از اوبهی ) (از فرهنگ اسدی ) (ناظم الاطباء). ناپسند. ناپسندیده . (صحاح الفرس )(برهان قاطع) (ناظم الاطباء). مذموم . (اوبهی ) (منتهی الارب