نقاطلغتنامه دهخدانقاط. [ ن َق ْ قا ] (ع ص ) نقطه گذارنده ٔ بر حرف . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه کراسه را نقط زند. (مهذب الاسماء). نقطه زن . نقطه کننده . (فرهنگ خطی ). نقطه نهنده .
نقاثلغتنامه دهخدانقاث . [ ن َ ث ِ ] (ع اِ) کفتار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم است ضبع را. (از اقرب الموارد). ضبع. (از متن اللغة).
نقادلغتنامه دهخدانقاد. [ ن َق ْ قا ] (اِخ ) پندت جی کوپال کشمیری اصل لکهنوی ، از معاشران اختر و از شاگردان میرزا قتیل است و در کلکته وفات یافته است ، او راست :حریف شعله ٔ عشق تو کی تواند شدکسی که از خس و خار هوی جدا نشود.(از صبح گلشن ص 535) (قاموس
نکاتلغتنامه دهخدانکات . [ ن َک ْ کا ] (ع ص ) سخت عیب کننده مردم را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). طَعّان درباره ٔ مردم . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
نکاتلغتنامه دهخدانکات . [ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ نکته ، به معنی خجک . (آنندراج ). رجوع به نکته شود. || نکته ها و اندیشه ها و لطیفه ها و مطالب دقیقه و رموز و علامات پنهانی . (ناظم الاطباء). رجوع به نکته شود.
شنکاتلغتنامه دهخداشنکات . [ ش ِ ] (اِخ ) شهری است . احمدبن عبدالخالق شنکاتی و کامل بن عبدالجلیل محدثانند. (منتهی الارب ).
نکاتلغتنامه دهخدانکات . [ ن َک ْ کا ] (ع ص ) سخت عیب کننده مردم را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). طَعّان درباره ٔ مردم . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
نکاتلغتنامه دهخدانکات . [ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ نکته ، به معنی خجک . (آنندراج ). رجوع به نکته شود. || نکته ها و اندیشه ها و لطیفه ها و مطالب دقیقه و رموز و علامات پنهانی . (ناظم الاطباء). رجوع به نکته شود.