نوزدهلغتنامه دهخدانوزده . [ دَه ْ] (عدد، ص ، اِ) نوازده . عدد نه بعلاوه ٔ ده . عدد اصلی بین هیجده و بیست . (فرهنگ فارسی معین ). تسععشر. تسعةعشر. (یادداشت مؤلف ).
نوزدهگویش اصفهانی تکیه ای: nunze طاری: nunze طامه ای: nunzeh طرقی: nunze کشه ای: nunzeh نطنزی: nunzeh
نوزدهلغتنامه دهخدانوزده . [ دَه ْ] (عدد، ص ، اِ) نوازده . عدد نه بعلاوه ٔ ده . عدد اصلی بین هیجده و بیست . (فرهنگ فارسی معین ). تسععشر. تسعةعشر. (یادداشت مؤلف ).
نوزدهگویش اصفهانی تکیه ای: nunze طاری: nunze طامه ای: nunzeh طرقی: nunze کشه ای: nunzeh نطنزی: nunzeh
زانوزدهلغتنامه دهخدازانوزده . [ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) به ادب نشسته و کورنش کرده . (ناظم الاطباء).- زانوزده . اسب کشیدن ؛ اسب پیش آوردن به تعظیم چنانکه معهود ترکان است . (آنندراج ) .
نوزدهلغتنامه دهخدانوزده . [ دَه ْ] (عدد، ص ، اِ) نوازده . عدد نه بعلاوه ٔ ده . عدد اصلی بین هیجده و بیست . (فرهنگ فارسی معین ). تسععشر. تسعةعشر. (یادداشت مؤلف ).