لغتنامه دهخدا
نبالة. [ ن َ ل َ ] (ع مص ) گرامی شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نیک شدن . (فرهنگ خطی ). || صاحب نبل و نجابت شدن . (از معجم متن اللغة). با فضل و نجابت بودن . (از المنجد). نیک و فاضل شدن . (یادداشت مؤلف ): نبل نبالةً؛ صار ذا نبل و نجابة. (معجم متن اللغة). || تیزخاطر گردی