دیکشنری عربی به فارسی
کاهش , شيب پيدا کردن , رد کردن , نپذيرفتن , صرف کردن(اسم ياضمير) , زوال , انحطاط , خم شدن , مايل شدن , رو بزوال گذاردن , تنزل کردن , کاستن , نسب , نژاد , نزول , هبوط , غوطه , شيرجه , گودال عميق , سرازيري تند , سقوط سنگين , فرو بردن , غوطه ورساختن , شيب تند پيدا کردن , شيرجه رفتن , ناگهان داخل شدن ,