ناوبری منطقهایarea navigation, RNAV, R-navواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ناوبری هوایی که در آن هواگَرد در مسیر تعیینشده و در محدودۀ تحت پوشش وسایل کمکناوبری زمینی یا وسایل کمکناوبری داخل هواگَرد یا ترکیبی از این دو پرواز میکند
سامانة ناوبری لَختیinertial navigation system,inertial nav systemواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانة ناوبری مستقل و خودگردان که بهصورت خودکار به کمک چرخشنما و شتابسنج و رایانة ناوبری، موقعیت و سرعت و جهت و سایر اطلاعات ناوبری وسیله را در پاسخ به اثر لَختی اجزای سامانه تعیین میکند اختـ . سانال INS نیز: ناوبَر لَختی inertial navigator
گنگاولغتنامه دهخداگنگاو. [ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سرمشک بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت که در 38000 گزی شمال باختری ساردوئیه و 12000 گزی شمال راه مالرو بافت به ساردوئیه واقع شده و دارای 29<
ناپولغتنامه دهخداناپو. [پ ُ] (اِخ ) یکی ازرودهای بزرگ آمریکای جنوبی است . از جبال آند سرچشمه گرفته کشورهای اکوادر، کلمبیا و پرو را مشروب میسازد. ناپو به رودخانه ٔ آمازون میریزد و 1300 هزار گز طول دارد 500 هزار گز انتهای آن قا
ناولغتنامه دهخداناو. (اِ) کشتی . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا) (از فرهنگ نظام ) (فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). جهاز کوچک . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). جهاز. (منتهی الارب ). سفینه . زورق . (ناظم الاطباء). جاریه . فُلک : امیر کشتی ها خواست ناوی ده
ناولغتنامه دهخداناو. (اِخ ) ژان آنتوان . شاعر و داستان نویس فرانسوی . وی متولد 1860 م . است و به سال 1918 درگذشت .
ناولغتنامه دهخداناو. (اِخ ) از دهات دهستان اسالم بخش مرکزی شهرستان طوالش است ، در 20 هزارگزی جنوب هشتپر و در طرفین جاده ٔ شوسه ٔآستارا به انزلی . در جلگه ٔ معتدل مرطوب واقع است و 2767 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ ناو، محصو
ناولغتنامه دهخداناو. (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، در 15 هزارگزی جنوب رزاب و 3هزارگزی مغرب نوین . در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 431 تن سکنه دارد. آبش
سناولغتنامه دهخداسناو. [ س َ ] (اِ) مطلق سونش اعم از طلا و نقره و سونش مس و برنج و امثال آن . (برهان ) (آنندراج ). سونش طلا و نقره و برنج و مس و جز آن . (ناظم الاطباء). سونش ریزه ٔ آهن . (الفاظ الادویه ). || (ص ) بسیار که عربان کثیر خوانند. (برهان ) (آنندراج ). کثیر. بسیار. (ناظم الاطباء).<br
شناولغتنامه دهخداشناو. [ ش ِ ] (اِ) شناب که شناوری و آب ورزی باشد. (برهان ) (آنندراج ). سباحت و شنا و آب ورزی . (ناظم الاطباء) : پیغامبر (ع ) فرموده است : علموا صبیانکم الرمایة و السباحة؛ گفت : بیاموزید فرزندان را تیراندازی و شناو. (نوروزنامه ). و جمله را ادب سلاح
ساژیناولغتنامه دهخداساژیناو. (اِخ ) شهری است در ممالک متحده ٔ امریکا، در ایالت میشیگان با92900 تن سکنه . صنایع فلزی و ماشین سازی دارد.
رزم ناولغتنامه دهخدارزم ناو. [ رَ ] (اِ مرکب ) ناو رزمنده . کشتی جنگی .بجای کروازر فرانسه اختیار شده و آن کشتی تندروی است که مواظب حرکت کشتیهای دشمن است و ناگهان بر کشتیهای جنگی یا تجارتی دشمن حمله می کند و ممکن است از اقامتگاه دایمی خود بسیار دور رود. (لغات فرهنگستان ). کشتی تندرو که مواظب کشتی
محمودآباد ازناولغتنامه دهخدامحمودآبادازناو. [ م َ دِ اِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ شهرستان ملایر، واقع در 8هزارگزی شمال خاوری ملایر کنار راه اتومبیل رو بابارئیس به ملایر. دارای 50 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <s