نامصةلغتنامه دهخدانامصة. [ م ِ ص َ ] (ع ص ) زن موی فرق و پیشانی چیننده دیگری را جهت زینت و آرایش . (منتهی الارب ) .
نامشةلغتنامه دهخدانامشة. [ م ِ ش َ ] (اِخ ) از روستاهای طبرستان است . فاصله ٔ آن تا ساری بیست فرسخ است . (از معجم البلدان ).
نامشیلغتنامه دهخدانامشی . [ ] (اِخ ) از دهات سوادکوه است .رجوع به سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد ص 156 شود.
نامصححلغتنامه دهخدانامصحح . [ م ُ ص َح ْ ح َ ] (ص مرکب ) تصحیح ناشده . پرغلط. مقابل مصحح . رجوع به مصحح شود.
نامساویلغتنامه دهخدانامساوی . [ م ُ ] (ص مرکب ) نابرابر. که مساوی و همسر و به یک مقدار و اندازه نباشند. مقابل مساوی .