فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته
عده، قرار، قولوقرار، قرارومدار، وعدهووعید، عهد، تعهد، پیمان، میثاق، قرارداد
نامزدی، عقد، ازدواج
حرف، حرفمرد، لبیک، سوگند
اطمینان، نوید، بشارت، امید، قول شرف، گارانتی، تضمین
سفته، برات، بدهکاری
مأموریت
وعدۀ دروغین، وعدۀسرخرمن، بزک نمیر بهارمیاد