میلانلغتنامه دهخدامیلان . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اسکو شهرستان تبریز، واقع در 2 هزارگزی شمال اسکو با 1516 تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات و راه آن مالرو است . (از فرهن
میلانلغتنامه دهخدامیلان . (اِخ ) شهری در کشور ایتالیا که مرکز ایالت لمباردی است . دارای 1450000 سکنه است و صنایع شیمیایی و محصولات غذائی و چینی سازی و شیشه سازی و بلورآلات و فلزا
میلانلغتنامه دهخدامیلان . (اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان ، واقع در 21 هزارگزی جنوب ابهر با 180 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغر
میلانلغتنامه دهخدامیلان . (اِخ ) دهی است از دهستان فلاورد بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 41هزارگزی جنوب خاوری لردگان با 920 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن ماشین رو است . (ا
میلانلغتنامه دهخدامیلان . [ م َ ی َ ] (ع مص ) میل . ممال . ممیل . تمیال . (ناظم الاطباء). میل . خمیدن . (یادداشت مؤلف ). خمیدن . || مایل شدن . (آنندراج ). میل کردن . تمایل . متم
میلانفرهنگ نامها(تلفظ: milān) (صفت مشبه از میل) ، خواهش ، آرزو ؛ نام دو روستا در شهرستانهای تبریز و لردگان .