مؤتریلغتنامه دهخدامؤتری . [ م ُءْ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ائتراء. (از منتهی الارب ، ماده ٔ اری ). رجوع به ائتراء شود. || زنبور عسل شهد سازنده . (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
مؤثرةلغتنامه دهخدامؤثرة. [ م ُ ءَث ْ ث َ رَ ] (ع ص ) مؤنث مؤثر. ج ، مؤثرات . رجوع به مؤثر شود.
مؤثرةلغتنامه دهخدامؤثرة. [ م ُ ءَث ْ ث ِ رَ ] (ع ص ) مؤنث مؤثر. ج ، مؤثرات . رجوع به مؤثر شود.
مؤثرةلغتنامه دهخدامؤثرة. [ م ُءْ ث ِ رَ ] (ع ص ) مؤنث مؤثر. (از منتهی الارب ). رجوع به مؤثر شود.
مؤترلغتنامه دهخدامؤتر. [ م ُءْ ت َرر ] (ع ص ) نعت فاعلی از ائترار. (منتهی الارب ، ماده ٔ ارر). رجوع به ائترار شود. آنکه سبب می شود شتابانیدن را. (ناظم الاطباء). شتاباننده . (آنندراج ).
مؤثرلغتنامه دهخدامؤثر. [ م ُ ءَث ْ ث َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از تأثیر. اثر کرده شده . قبول اثر و نشان نموده . (ناظم الاطباء). رجوع به تأثیر شود.