25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
طوق به گردن
سرسپرده
مذعان
سرسپردن
حلقهبهگوش
سربرخط
بیشتر بدانید
گرم بودن مهمانی
mountie
شاه صفی
حرارت خورشید
جعفر موسوی
dematerialized
منقاد
monqād
معنی
مطیع؛ فرمانبردار.
مترادف
۱. تسلیم، رام، رهوار، فرمانبردار، مطیع
۲. تابع، وابسته ≠ نافرمان، یاغی، سرکش
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.