لغتنامه دهخدا
دیوان بیگی . [ دی ب ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) (از: دیوان + بیگ + ی نسبت )منصب دار حکومت و رئیس محاکمات شهر. (ناظم الاطباء). یکی از هفت عضو جانقی دوره ٔ صفویه به اصفهان . دیوان بیگی در دوره ٔ صفویه رئیس عدالت و وظایف وی آنچنانکه در تذکرةالملوک مذکور افتاده است چهار گونه بوده :<b