مسؤولةلغتنامه دهخدامسؤولة. [ م َ ئو ل َ ] (ع ص ) تأنیث مسؤول . ج ، مسؤولات . و رجوع به مسؤول و مسؤولات شود.
مسووليةدیکشنری عربی به فارسیجوابگويي , مسلوليت , دين , بدهي , فرض , شمول , احتمال , بدهکاري , استعداد , سزاواري , بار , تعهد , بخشيدن , امرزيدن , معاف کردن , فرو نشاندن , پول رسانيدن , وجه فرستادن , عهده , ضمانت
مشاولةلغتنامه دهخدامشاولة. [ م ُ وَ ل َ ] (ع مص ) برداشتن سنگ و مانند آن را. || به نیزه بسوی یکدیگر حمله کردن در جنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مصاولهلغتنامه دهخدامصاوله . [ م ُ وَ / وِ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِمص ) مصاولة. مصاولت . حمله و هجوم آوردن . رجوع به مصاولت شود.
مصاولةلغتنامه دهخدامصاولة. [ م ُ وَ ل َ ] (ع مص ) صیال . صیالة. به یکدیگر حمله آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حمله کردن بر کسی . (ناظم الاطباء). || برجستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
مسؤولاتلغتنامه دهخدامسؤولات . [ م َ ئو ] (ع ص ، اِ) ج ِ مسؤول و مسؤولة. آن مقدمات که در واقعات موجود باشد و اکثر مردمان را بر آن اطلاع نباشد. (غیاث ) (آنندراج ). || استدعاها. درخواستها. مستدعیات . عرایض . (از ناظم الاطباء). و رجوع به مسؤول شود.