مجاناًلغتنامه دهخدامجاناً. [ م َج ْ جا نَن ْ ] (ع ق ) بطور مفت و رایگان و بی بها و قیمت و بی عوض . (ناظم الاطباء). به رایگان . مجانی . و رجوع به مَجّان و مجانی شود.
مجاناًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اناً، مایهکاری، ارزان، باتخفیف، بیپول، بهطور رایگان، رایگانی
مجانیلغتنامه دهخدامجانی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مَجنی ̍. (اقرب الموارد). ج ِ مجنی [ م َ نا ] : مجانی الادب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجنی شود. || سودها و منفعتها و حاصلها. (ناظم الاطباء).
frankedدیکشنری انگلیسی به فارسیرکورد، چپانیدن، اجازه عبور دادن، مجانا فرستادن، معاف کردن، مهر زدن، باطل کردن
frankingدیکشنری انگلیسی به فارسیفرانکشتاین، چپانیدن، اجازه عبور دادن، مجانا فرستادن، معاف کردن، مهر زدن، باطل کردن