لغتنامه دهخدا
مالقه . [ ل َ ق َ ] (اِخ ) شهری است در اندلس بر کران دریای روم نهاده است و از وی پوست سوسمار خیزد که بر قبضه ٔ شمشیر کنند سخت بسیار. (حدود العالم ). شهری است دراندلس در ساحل بحرالروم و از وی پوست ، انجیر و زیتون بسیار خیزد. (از نخبةالدهر دمشقی ص 244