لوکوموتیو سردdead locomotiveواژههای مصوب فرهنگستانلوکوموتیوی که به هر دلیل از نیروی کِشندۀ آن نمیتوان استفاده کرد
لوکوموتیوlocomotiveواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ نقلیهای که برای کشیدن وسایل خطنورد بر روی خط به کار میرود
ترمز لوکوموتیوlocomotive brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی که مستقل از ترمز قطار است و فقط برای متوقف کردن لوکوموتیو به کار میرود
لوکوموتیوlocomotiveواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ نقلیهای که برای کشیدن وسایل خطنورد بر روی خط به کار میرود
ترمز اضطراری لوکوموتیوemergency locomotive brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی که لوکوموتیوران در مواقع اضطراری میکشد تا سرعت لوکوموتیو را کاهش دهد یا آن را متوقف کند
ترمز لوکوموتیوlocomotive brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمزی که مستقل از ترمز قطار است و فقط برای متوقف کردن لوکوموتیو به کار میرود
ترمز معمولی لوکوموتیوnormal locomotive brakeواژههای مصوب فرهنگستانترمز اختصاصی لوکوموتیو که لوکوموتیوران برای تنظیم حرکتِ قطار از آن استفاده میکند
اتاقک لوکوموتیوlocomotive cabواژههای مصوب فرهنگستاناتاقکی در لوکوموتیو که در آن خدمه، قطار را هدایت میکنند