پای لولهایtube footواژههای مصوب فرهنگستاناندامی توخالی در خارپوستان که به مجاری آبی جاندار متصل است و برخی از انواع آن برای حرکت یا تغذیه به کار میرود
تغذیۀ لولهای قطرهایdrip gavageواژههای مصوب فرهنگستانروش تغذیه با فرمول رژیمی مایع ازطریق لولۀ منتهی به معده
غذادهی لولهای رودهایenteral tube feedingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی غذادهی لولهای که در آن لولۀ رسانندۀ مواد غذایی مستقیماً وارد روده میشود
گه لولهلغتنامه دهخداگه لوله . [ گ ُه ْ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) لوله ٔ گه . سنده . پلیدی و نجاست استوانه ای شکل . || در تداول عامه ، دشنامی است به کنایه .
دید لولهایtunnel vision, gun-barrel visionواژههای مصوب فرهنگستاندیدی که در آن میدان دید بسیار محدود است
بافة لولهایpipe-type cableواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بافه/کابل فشاری که در آن هستهها در درون لولهای، اغلب فولادی و ازپیشنصبشده، کشیده میشوند متـ . کابل لولهای
بالۀ لولهایrope flapواژههای مصوب فرهنگستانبالهای به شکل لوله که از ایجاد دو برش طولی موازی در بافت و دوختن لبههای بریدهشده به یکدیگر به وجود میآید
پای لولهایtube footواژههای مصوب فرهنگستاناندامی توخالی در خارپوستان که به مجاری آبی جاندار متصل است و برخی از انواع آن برای حرکت یا تغذیه به کار میرود
tubingsدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله ها، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی
tubingدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی
intubatingدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله گذاری، لوله فرو کردن در، لوله گذاردن در، بوسیله لوله باز نگاه داشتن
intubatedدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله گذاری، لوله فرو کردن در، لوله گذاردن در، بوسیله لوله باز نگاه داشتن
دید لولهایtunnel vision, gun-barrel visionواژههای مصوب فرهنگستاندیدی که در آن میدان دید بسیار محدود است
دیرک بازولولهایtubular derrickواژههای مصوب فرهنگستاندیرکی که بازوی آن از اتصال چند لوله و تشکیل لولهای استوارتر و بزرگتر ساخته شده است متـ . دیرک لولهای
بافة لولهایpipe-type cableواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بافه/کابل فشاری که در آن هستهها در درون لولهای، اغلب فولادی و ازپیشنصبشده، کشیده میشوند متـ . کابل لولهای
بالۀ لولهایrope flapواژههای مصوب فرهنگستانبالهای به شکل لوله که از ایجاد دو برش طولی موازی در بافت و دوختن لبههای بریدهشده به یکدیگر به وجود میآید