لغتنامه دهخدا
غرائب . [ غ َ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ غریبة. زنانی که دور از وطن باشند. (از اقرب الموارد). || دوران . مقابل قرائب . || چیزهای نو و نادر. (آنندراج ). چیزهای عجیب و شگفت آور و غیر مأنوس : پس از نماز پیشین از کار علف فارغ شدیم ، امیر به خنده میگفت این حدیث ب