لغتنامه دهخدا
کژدمه . [ ک َ دُ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) (ظاهراً: کژ + دم + َه ،پسوند نسبت و اتصاف ) (حاشیه ٔ برهان چ معین ). نام ورمی است به سرخی مایل و آن در اطراف ناخن پیدا میشود و به عربی داحس گویند. (آنندراج ). کژدمک است که در بن ناخن پیدا میشود و عظیم د