1968 مدخل
یکای
اختصاصی، انفرادی، خصوصی، شخصی ≠ جمعی
individual, particular, personal, special, subjective
singleness
individualization
روند، گرایش، تمایل
روند تنظیم
تجزیه و تحلیل روند
تنظیم روند
خط روند
فردی که دارای شکم کوچک و لاغری باشد
فردی که چیزی را تصفیه و یا تمیز کند
فردی که در رعایت بهداشت اغراق کند – وسواسی
فردی که در خرمن کوبی با اسب در وسط میدان،اسبان را هدایت کند ...
فردی که در اثر بیماری،بدنش متورم شود