scare
فراری . [ ف ِ / ف َ ] (ص نسبی ) گریزان . در حال فرار. (یادداشت بخط مؤلف ).
استملاک
predominance
absconder, defector, deserter, escapee, evacuee, fugitive
acquisition, comprehensiveness, learning
لامستر، فراری، فراری از قانون
لامسترها، فراری، فراری از قانون
فراریان، فراری، فرار، شخص فراری
فراری
مراوغ , هارب
kaçak
رمیده، گریخته، گریزان، گریزپا، متنفر، متواری، نفور
fugitive
fly-by-night
outlaw