غرهفرهنگ انتشارات معین(غَ رِّ) [ ع . غرة ] 1 - (مص م .) گول زدن . 2 - (مص ل .) فریفته شدن . 3 - (اِمص .) بی - خبری ، غفلت . 4 - (ص .) فریب خورده . 5 - گستاخ ، مغرور.
چشمغرهگویش اصفهانی تکیه ای: čamqorra طاری: češqorra طامه ای: za:rečam طرقی: čemqahra کشه ای: xiraxira نطنزی: čamqorra
تاناغرهلغتنامه دهخداتاناغره . (اِخ ) تلفظ ترکی «تاناگرا». رجوع به قاموس الاعلام ترکی و «تاناگرا» شود.
اسکی زاغرهلغتنامه دهخدااسکی زاغره . [ اَ رَ ] (اِخ ) (بزبان بلغاری : شلسنیک ) شهر و مرکز قضائی است در ایالت روم ایلی شرقی در 80 هزارگزی شمال شرقی فلبه در محلی که 400 گز ارتفاع دارد و