لغتنامه دهخدا
غریزن . [ غ َ زَ ] (اِ) به معنی پریزن که آردبیز و غربال باشد. (برهان قاطع). ظاهراً مصحف پریزن است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). پرویزن . غریزان . غرویزن . (برهان قاطع). رجوع به غربال شود. || خلاب و گل سیاه ، و به این معنی و معنی اول هر دو با زای فارسی آمده است . (برهان قاطع) (آن