سوءاستفاده از حق ویژهabuse of privilegeواژههای مصوب فرهنگستانکاری که کاربر برخلاف سیاست یا مقررات سازمان انجام دهد
پیشنهاد ویژۀ مسافرتیspecial offer of travelواژههای مصوب فرهنگستانارائۀ خدمات گردشگری ارزانقیمت که تابع شرایط خاصی است
گویچه 1ballotini, glass beads, glass balls, glass ballotini, balls of glassواژههای مصوب فرهنگستانهریک از کرههای شیشهای شفاف بسیار کوچک در اندازههای مختلف که در پوشرنگها برای بازتابش نور، در لاستیکها برای پخت و در پلاستیکها برای جلوگیری از جمعشدگی به کار میرود متـ . گویچۀ شیشهای
حوّاOphiuchus, Oph, Serpent Bearerواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی بزرگ استوای آسمان در همسایگی شمالی صورت عقرب، که به شکل مردی ماربهدست تصور میشود
هوهولغتنامه دهخداهوهو. (اِ صوت ) حکایت آواز از قبیل باد و غیره . (یادداشت مؤلف ). اسم صوت بعضی مرغان چون کبوتر و جز آن .- هوهو زدن ؛ آواز برآوردن : چو گل نقاب برافکند و مرغ هوهو زدمنه ز دست پیاله چه میکنی هی هی .<p class="autho
علالافرهنگ فارسی عمید۱. بانگ؛ فریاد؛ شوروغوغا؛ هیاهو.۲. صدای سگ؛ عوعو سگ: ◻︎ گفت از بانگ و علالای سگان / هیچ واگردد ز راهی کاروان؟ (مولوی: ۸۴۹).
اضباءلغتنامه دهخدااضباء. [ اِ ] (ع اِ) لیث گوید: اضباء؛ آوای عوعو سگ هنگام زوزه کردن است . و ابومنصور گوید: کلمه تصحیف و خطاست و صواب اصیاء است (از:صَأی ̍ یَصْأی ̍ و هو الصَّئی ّ). (از تاج العروس ).
عوعولغتنامه دهخداعوعو. [ ع َ ع َ / عُو عُو ] (اِ صوت ) بانگ سگ . فریاد سگ . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به آنندراج شود. پارس . عَفعَف . هَفهَف . هافهاف . وغوغ . وغواغ . واغواغ . وعوع . نُباح . (منتهی الارب ) : ازبرای جیفه عوعو تا ب
عوعولغتنامه دهخداعوعو. [ ع َ ع َ / عُو عُو ] (اِ صوت ) بانگ سگ . فریاد سگ . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به آنندراج شود. پارس . عَفعَف . هَفهَف . هافهاف . وغوغ . وغواغ . واغواغ . وعوع . نُباح . (منتهی الارب ) : ازبرای جیفه عوعو تا ب