لغتنامه دهخدا
عصیم . [ ع َ ] (ع اِ) خوی . (منتهی الارب ). عرق . (اقرب الموارد). || چرک و کمیز که بر ران شتر خشک گردد. (منتهی الارب ). وسخ و بول خشک شده بر ران شتر. (از اقرب الموارد). || موی سیاه که زیر پشم شتر بعدِ ریخته شدنش برآید. || بقیه ٔ هر چیزی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).