لغتنامه دهخدا
دعد. [ دَ ] (اِخ ) نام زنی است ، و آن منصرف و غیرمنصرف آید. (از اقرب الموارد). دعد و رباب ، دو معشوقه ٔ مثلی عرب یا عاشق و معشوقه ای از آنان .(امثال و حکم دهخدا). یکی از زنان معروف عرب . در ادب فارسی وی را عاشق ، و رباب را (که آن هم اسم زنی بوده ) معشوق پنداشته اند. در الفهرس