عدولیلغتنامه دهخداعدولی . [ ع َ دَ لا ] (اِخ ) دهی است به بحرین . (از معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
عدولیلغتنامه دهخداعدولی . [ ع َ دَ لی ی ] (اِخ ) عَدول . رجوع به عدول شود. || (ع اِ) کشتیبان . (منتهی الارب ).
عدولیةلغتنامه دهخداعدولیة. [ ع َ دَ لی ی َ ] (ص نسبی ، اِ) کشتی منسوب به عدولی یا به عدول یا به سوی گروهی که وارد هجر بودند. ج ، عَدَولی . (منتهی الارب ).